نوشته شده در 89/11/24:: 2:5 عصر

نتوانست فراموش کند مستی را هرکه از دست تو یک جرعه می ناب گرفت کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه آب گرفت؟

دل من باز گریست
قلب من باز ترک خورد و شکست
باز هنگام سفر بود
و من از چشمانت می خواندم
که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد
و از این عشق گذر خواهی کرد
و نخواهی فهمید....
بی تو این باغ پر از پاییز است...!

غضنفر کارت عابربانکشو میندازه تو ضریح امام رضا میگه یا امام رضا حاجتمو بده تا رمزشو بهت بگم !!!

برای اداره کردن خویش از سرت استفاده کن برای اداره کردن دیگران از قلبت